علی اصغر یوزباشی/AliasgharYouzbashi

منتخب آثار حجمی علی اصغر یوزباشی

منتخب آثار حجمی علی اصغر یوزباشی

هوالجمیل


نگاهی به آثار علی اصغر یوزباشی، مجسمه ساز روایتگر عشق و پایداری*/نویسنده: بنفشه برادران


مشاهده نگینی در میان بوستانی از درختان تنومند، آنهم در کنار ساختمان ها و بناهای امروزی، می تواند پای هر رهگذری را سست کند. گویی از تاریخ گذشته طرحی در پیش چشم داریم.
وقتی به این عمارت قدم بگذاری، خود را در احاطه مجسمه ها و تندیسهای ساخته شده به دست هنرمندان می بینی. دنیایی را می بینی که در آن آرامش حاکم است و مامن هنرمندانی است که با هنر خود، عشق به خالق هستی را به تصویر کشیده اند.کمی خود را در میان درختان و مجسمه ها رها کنید. پس از یافتن آرامش، به یکی از کارگاه ها در گوشه ای از این باغ کوچک سری بزنید. سالهاست در آنجا هنرمندی بی ادعا در سکوت به پشتوانه عشق اش آثار ارزشمندی را خلق می کند. او متواضعانه خود را هنرمند نمی داند، ولی مشاهده کارهایش همگان را بر آن می دارد که او را یک هنرمند قلمداد کنند.
علی اصغر یوزباشی با دستان هنرمندش روایتگر عشق به خدا، اهل بیت و شهدا برای آیندگان است. به گفته خودش تحصیلات آکادمیک در رشته هنرهای تجسمی ندارد و آثارش را به صورت تجربی خلق کرده است. او در سال55 از رشته فنی ماشین ابزار در هنرستان فارغ التحصیل شد. در سال 60  (و پس از مجروحیت در عملیات طریق الفدس که در آن علاوه بر جراحات متعدد،بینایی یک چشم خود را تقدیم و به فیض جانبازی نائل آمد)در راستای اهداف انقلاب وارد حوزه هنری شد و تا سال 72 مسئول کتابخانه حوزه بود. در سال 72 به دلیل تغییر سیستم کتابخانه، به بخش تجسمی منتقل و مسئول اجرایی کارگاه مجسمه سازی شد. چند سالی به عنوان مسئول در آنجا مشغول بود اما چون درونمایه و ذوق هنری داشت طی مرور زمان به مجسمه سازی علاقه مند شد.
استاد از سالهای 75، 76 در زمینه مجسمه سازی شروع به فعالیت کرد که کارهایش بیشتر تجربی بود. او اگرچه در این زمینه آموزشی ندیده بود اما با کار در کنار دوستانش و به طور تجربی این فن را آموخت. از جمله کارهای یوزباشی که با همکاری عده ای دیگر از هنرمندان و اساتید این حرفه به بهره برداری رسیده اند می توان به مجسمه خوارزمی در دانشگاه امیرکبیر و مجسمه سعدی در جزیره کیش اشاره کرد.استاد مجسمه ابن سینا را به تنهایی طراحی و اجرا نموده است.
    
    ¤ مجسمه انتظار و تندیس سربند و پلاک
یکی دیگر از کارهای استاد مجسمه ای است که در حیاط حوزه هنری نصب شده است و موضوع آن «انتظار» است، مجسمه ای از انسانی که از شمع و چراغ درون خود نور می گیرد. می توان چنین گفت که این مجسمه نمادی است از وجود هنرمند که همچون شمع می سوزد تا آنچه در دل دارد با هنرش برای دیگران بیان کند و این قلب همچون شمع در شعله عشق به «الله» می سوزد.
از دیگر آثار وی «تندیس سربند و پلاک» است که در ورودی مقبره شهدای اصفهان نصب شده است.
    
    ¤ هدف علی اصغر یوزباشی از خلق آثار هنری
علی اصغر یوزباشی معتقد است اگر هدف نباشد نمی توان حرکت کرد و هدف او همان باوری است که در زندگی دنبال کرده است. همچنین معتقد است این باور پس از انقلاب شکل گرفته است، چون پیش از انقلاب آن فضای دینی وجود نداشت و خود را تابع و مرید امام می داند. سعی و تلاشش نیز بر این است که بتواند منشوری که «امام خمینی» در رابطه با هنر ترسیم کردند را دنبال کنند و پیرو راه ایشان باشند.
استاد یوزباشی تلاش می کند حتی برای یک لحظه حس تفکر را در بیننده ایجاد کند. او به دنبال یک شکل صرفاً انتزاعی و صوری نیست و معتقد است اگرچه در یک کار هنری جنبه زیبایی شناسی هم دخیل است، و لیکن هدف از خلق یک اثر نیز به همان اندازه مهم است و آن اثر باید پیامی را دربر داشته باشد. هدف او نیز دستیابی و اجرای آنچه امام فرموده اند، می باشد.
    
    ¤ چند کار نیمه تمام
از کارهای استاد می توان به تندیسی اشاره کرد که از دو هنرمند فقید «قیصر امین پور» و«سیدحسن حسینی» ساخته شد؛ اما در مراحل ابتدای کار متوقف شد (در مرحله مومی) و به اجرا درنیامد که می توان علت آن را عدم توجه و حمایت حوزه برشمرد. اگرچه این دو تن از بنیانگذاران حوزه هنری بودند، اما در این باب حوزه حمایتش را از هنرمندانش دریغ کرد.
از دیگر آثار وی که در حوزه قابل رویت است می توان به آثاری همچون «سمبلی از اسراء جنگ تحمیلی»، «تندیسی از مادر»، «سمبلی از عزاداری برای امام حسین(ع)»، «مجسمه ای برنزی به مناسبت مقام امیرالمومنین علی(ع)» است که به شعر «استاد شهریار» اشاره دارد که می فرماید: «برو ای گدای مسکین در خانه علی زن».
    
    ¤ نیم تنه امام و محراب
از دیگر آثار استاد که در حوزه قابل رویت است می توان به «نیم تنه ساخته شده از امام» اشاره کرد. همچنین اثری که سال گذشته به اجرا درآمد و محراب(حریم) نام دارد. یوزباشی می گوید: در ساخت حریم از ورقه هایی که در اطراف پیدا کرده بهره برده است و مثل بیشتر آثارش با هزینه خود وی تکمیل شده است. این اثر به مناسبت سی امین سالگرد انقلاب ساخته شد. یک اثر سمبولیک که در آن سی کبوتر در قاب های ضریحی که در دل محراب قرار دارد، پناه گرفته اند و هر یک از آنها یکی از سالهای پس از انقلاب است. او معتقد است هرکس در انقلاب با تمسک جستن و چنگ زدن به اسلام و اتصال به خدا می تواند به آرامش برسد. کبوترها نیز نمادی از پاکی، صلح و آرامش هستند. خود محراب و چارچوبش هم نمادی از ضریح امامان است که در جوارشان، انسان به آرامش می رسد و با توسل به آنها می تواند مشکلاتش را حل کند.
آخرین اثر استاد «تندیسی از سنایی» به سفارش شهرداری است و قرار است از جنس برنز باشد و در پارک لاله به بهره برداری برسد. همچنین به زودی، طی یک الی دو ماه آینده، نمایشگاهی از آثار یوزباشی برپا می گردد.در یک جمله کارهای علی اصغر یوزباشی را می توان راهی برای رسیدن به ارزشهای پایداری قلمداد کرد که هنر بهترین زبان برای بیان این ارزشهاست.


* روزنامه کیهان، شماره 19660 به تاریخ 12/3/89، صفحه 10 (ادب و هنر)

 

هوالجمیل

عنوان اثر:حریـــــــــــم*

ابعاد:3/5 متر با پایه

سال ساخت:1387

متریال:فلز و فایبرگلاس

محل نصب:باغ مجسمه حوزه هنری

*این اثر به مناسبت پاسداشت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی طراحی،اجرا و نصب شد 

و مثل بسیاری دیگر از آثار،بدون سفارش دهنده و با هزینه شخصی کلیه مراحل طراحی،اجرا،نصب و 

رونمایی به انجام رسید.




هوالجمیل


عنوان اثر:نیاز*

ابعاد(تندیس بدون پایه):30 سانتی متر

متریال:برنز و آبکاری طلا

*این اثر به عنوان تندیس رسمی جشنواره تئاتر بانوان،در طول ادوار برگزاری این جشنواره به برگزیدگان اهدا گردیده است.

**از این اثر،یک اجرا در ابعاد 4 متری،در دهه 70 اجرا شده که تصویر آخر ماکت اولیه آن است.



هوالجمیل



عنوان اثر:انتظار

متریال:فایبر گلاس + پایه ورق آهن

ارتفاع :3 متر

محل نصب:باغ مجسمه حوزه هنری

سال ساخت:1384


هوالجمیل


عنوان اثر:انتظار*(ابعاد نمایشگاهی)

متریال:برنز

ارتفاع:80 سانت

سال ساخت:1384

نگهداری در گنجینه مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری


هوالجمیل


چگونه من آب روان بنوشم . . . نوای العطش رسد به گوشم



عنوان اثر:جانباز

متریال ماکت:فایبر گلاس،پتینه برنز

ارتفاع ماکت: 120 سانتی متر

(اجرای نهایی بصورت آبنما)

هوالجمیل/


عنوان اثر:پرتره زنده یاد قیصر امین پور

محل نصب:باغ مجسمه پارک لاله تهران

جنس:برنز




هوالجمیل


عنوان اثر:پرتره زنده یاد سید حسن حسینی*

ابعاد:85 سانتی متر

متریال:موم مجسمه سازی در مرحله مدلاژ

*این اثر در کنار پرتره زنده یاد قیصر امین پور،ابوالفضل عالی و چند پرتره دیگر از هنرمندان فقید انقلاب

بدون سفارش دهنده و با هزینه شخصی طراحی و اجرا شد که متاسفانه در ماجرای هجوم شبانه به

نوار شمالی حوزه هنری،بخشی از این آثار از جمله این اثر از بین رفت و تنها این تصاویر از اثر باقی مانده است.



  گفتگو با علی اصغر یوزباشی/سایت رسمی سازمان تبلیغات اسلامی


- این روزها حضور شما در صحنه هنری حوزه هنری و سطح کلان کم رنگ شده است؟

حضور پررنگ ما در این عرصه به زمانی برمی­گردد که در این فضای پررنگ و برق هنری نبودیم. به زمانی برمی­گردد که در جلوی درب کتابخانه حوزه هنری سنگر به پا می­کردیم. آن زمان جناب آقای عالی مسئول واحد تجسمی بودند که به دعوت ایشان بنده به عنوان مدیر بخش مجمسه سازی واحد تجسمی حوزه هنری مشغول به فعالیت شدم. البته از ابتدا در این مسیر به طور علمی سررشته­ای نداشتم و بیشتر مشغول تجربه اندوزی بودیم که کم کم سعی کردم تجربیاتم را در مرحله عملی به صورت کاملاً حرفه­ای اجرا کنم.

- مهمترین آثاری که خلق کردید؟

آلبوم­های گسترده­ای در این میان وجود دارد که می­توانید ملاحظه کنید اما در ماه مبارک رمضان بود که یک ماکت مومی برای موزه امام علی (ع) اجرا کردیم که پس از اینکه اجرا تمام شد به ما خبر دادند که در این موزه مجسمه­های حجمی وجود ندارد و باید اثر دیگری خلق کنیم این اثر ماند تا زمانی که صدام سقوط کرد که پس از آن توسط برادران سپاهی ما در نجف اشرف برنامه­ای در این زمینه برگزار کردند که اثر به نجف ارسال شد و به نوعی در همان سرزمین نیز ماندگار و ثابت مانده است.

- خبری هم از شرکت در جشنواره­ها و فستیوال­های مختلف هم که نیست؟

کلاً علاقه­ای به شرکت در این مراسم ندارم بیشتر سعی می­کنم برای احساس درونی و دل خودم کار کنم همین مجسمه حریم که در حوزه هنری نصب شده است مواد اولیه آنرا از ضایعات حیاط حوزه هنری جمع آوری کردیم و با عشق و احساسی که به این اثر داشتم اجرای این مجسمه را به دست گرفتم و نتیجه هم امروز کاملاً قابل روئت است. البته این مجسمه برای افتتاح یکی از بخش­های سینمائی بدست جناب مومنی اجرا شد که عکسی هم از آن دوران به عنوان سند دوستی­مان با جناب مومنی داریم که در آرشیو موجود است.

- با کار کردن سفارشی مخالفتی ندارید؟

اگر کار کردن در مسیر هنری هنرمند باشد مشکلی وجود ندارد. یادم می­آید زمانی که قیصر امین­پور فوت کرد بنده تا چهلم ایشان مجسمه­ای از او کار کردم که این کار کاملاً دلی بود اصلاً بحث سفارشی در این میان نبود. در این مسیر حتی جناب مومنی که رئیس حوزه بودند کوچکترین کمکی نکردند. اما شهرداری منطقه شش به خواست خودش این اثر را خریداری کرد و در پارک ملت نصب کرد. خوب حوزه هنری که داعیه دار حمایت از هنرمند متعهد است کجا بود. آیا این وظیفه شهرداری تهران است که از هنرمندان متعهد حوزه هنری حمایت بکند.

- با این رویکرد بهتر نبود ترک حوزه هنری می­کردید و مانند بسیاری دیگر از  هنرمندان به صورت مستقل به خلق اثر می­پرداختید؟

اینکه ما در حوزه بمانیم یک تکلیف است برای چه باید از حوزه هنری برویم اینجا مأمن ما است. آیا حقوق 500 هزار تومانی حوزه هنری در این وادی هرکی به هرچی دردی از هنرمند دوا می­کند. آیا این ماندن برای هنرمندان منفعتی خاص به همراه دارد؟ مشکل از جائی شروع شد که هنرمندان مجسمه ساز با حضرت آقا دیدار کردند و نظریاتشان را به گوش ایشان رساندند ایشان هم تکلیف کردند که ما بمانیم و حوزه هنری را خالی نکنیم و امروز شاهد این هستیم که همین ماندن در حوزه هنری برای بسیاری از این مدیران سنگین است.

- مگر رویکرد سیاست حوزه هنری چیزی مغایر با اهداف فرهنگی و هنری نظام است؟

شاید در این مسیر همسو باشند اما از حرف زدن تا بنای عمل را گذاشتن دنیائی فاصله است. هرکسی می­تواند ادعای مسلمانی کند اما آیا همه­ی ما مسلمان حقیقی هستیم اگر پول و امکانات را در سر راهت مشاهده کردی و از آن گذشتی می­توانی مدعی هنرمند متعهد بکنی. امروز می­بینیم افرادی که تا دیروز تنها یک هنرمند ساده بودند امروز با بدست آوردن جایگاه­های مدیریتی رنگ و لباس و شخصیت و حتی نحوه سلام و احوال پرسی کردن این افراد تغییر می­کند امام این مباحث را به ما یاد نداد ایشان معتقد به پرهیز از نفس بودند.

- سفارشی کار کردن را یک معضل دیدید؟

اگر خاطرتان باشد برای مراسم 9 دی حوزه هنری طی یک فراخوان از هنرمندان عرصه­های مختلف دعوت کرد برای این مراسم خلق اثر کنند خوب کدامیک از هنرمندان به اصطلاح متعهد حوزه هنری برای این حرکت که منشأ خوبی برای بیداری اسلامی در طول تاریخ محسوب می­شود اثری خلق کرد؟ خوب اسم این هنرمندان را می­توان متعهد گذاشت؟ هنرمند متعهد را برای چه کسی و چه زمانی می­خواهید؟ آیا همه چیز تنها به حرف زدن است؟ چرا کارها باید برای ریا باشد چرا مسیر نگاه­ها به سمت نگاه آماری حرکت داده می­شود که این نوع نگاه بسیار ضرر دارد. امام همیشه می­گفتند بسیج تنها نباید اسلحه بدست بگیرد باید در عرصه­های دیگر هم شور و اشتیاق و حرکت وجودی­اش را نشان دهد که مقولاتی مثل 9 دی از بهترین زمینه­ها است.

- ما شاهد این هستیم که برخی دیگر از  هنرمندان از همکاران شما دارای امکانات لازم هستند و حتی مجسمه­های قوی از شهدا و مفاهیم دینی و مذهبی و اعتقادی در سراسر ایران اجرا و نصب کرده­اند.

ببینید متعهد بودن یک تعریف خاص دارد. به یاد دارم در یک سمپوزیوم شهدا در پارک ولایت هنرمندی می­گفت ببینید کار به کجا رسیده و ما را چقدر گشنه نگاه داشتند که باید از این نوع کارها انجام دهیم!! خوب این حرف در مراسمی گفته شد که برای شهدا برگزار شده بود. خب این نشان می­دهد که پشت این حضور هیچ اعتقادی وجود ندارد و هنرمند تنها برای امرار معاش این مقوله را پذیرفته است. چون این یک اثر سفارشی است و باید انجام بگیرد پس این اثر بدون ذره­ای اعتقاد خلق می­شود و قرار است برای آیندگان هم جاودانه بماند. خود من کارهائی مثل قیصر امین پور یا سید حسن حسینی و یا بسیاری از مجسمه­های دیگری را داشته­ام که کاملاً دلی کار شده است و هیچ کدام از هزینه­های ساخت یا خرید آنها را حوزه هنری نداده است.  

- با توجه به وجود یک نوع تفکر خاص کاسبکارانه در بعد هنر مجسمه سازی در قبل و بعد انقلاب رشد این بعد هنری را در نزد هنرمندان امروز چگونه می­بینید؟

متأسفانه امروز کمتر کسی برای دلش کار می­کند. اهالی فن این هنر را خالی گذاشته­اند و هجرت کرده­اند. بنده به همه این موضوع را گفته­ام و تأکید کرده­ام که اگر انقلاب نمی­شد آیا هنرمندان ما اینقدر دیده می­شدند؟ آیا هنرهای ما به خصوص مجسمه سازی دیده می­شد که استادی بتواند به رتبه استادی برسد و در دانشگاه­های هنر ما تدریس بکند؟ به نظرم بزرگان ما هرچه دارند از انقلاب است. که البته تاریخ نشان داده است که هنرمندان ما کمتر قدر این موهبت را می­دانند که نتیجه آنرا هم می­توان در جریان 9 دی مشاهده کرد. معتقدم بنده و هستند هنرمندانی که اگر دنیا به یک طرف حرکت کند بنده همچنان بر اصول و مبانی ولایت مدارانه خود خواهم ایستاد چرا که این تفکر و پشتوانه هنری بنده بوده است. برخلاف خیلی­ها که قافیه را باختند.

- پس معتقدید انقلاب اسلامی بر روی هنر مجسمه سازی ما به شدت اثرگذار بوده است؟

شدیداً بر این باور هستم که این انقلاب بزرگترین تأثیرات را داشته است. به یاد دارم در مقوله نمایشگاهی با عنوان کشتارهای بوسنی برپا شد که دوستی در آن مکان می­گفت خدا کند که از این اتفاقات باز هم تکرار شود تا ما به پولی برسیم.!! این نشان می­دهد که هنرمندان ما خواستار اتفاقات و فجایع انسانی هستند تا بتوانند از این مسیر با گرفتن سفارشات مختلف برای خود درآمدزائی می­کنند. یعنی مباحثی مثل بیداری اسلامی. همین جناب حمید شریفی برای بحث بیداری اسلامی ده­ها پوستر خاص تهیه و اجرا کردند و از مسئولین حوزه هنری خواستند که با برگزاری نمایشگاهی رایگان این نظرات و نگاه­ها را به دیده­ی مخاطبان برسانند که ایشان مخالفت کردند. آیا این را می­توان فعالیت هنری متعهد نامید؟

- عده­ای از همین هنرمندان مورد نقد شما در دانشگاه­های هنری مشغول به تدریس هستند این نوع نگاه به هنر در دید هنرجویان چه بازتابی خواهد داشت؟

البته دانشجو هم مانند هر انسانی دیگر قوه اختیار دارد اگر بخواهیم بگوییم که دانشجو همه­ی حرف­های استاد را باید بدون قید بپذیرد و این گفته یک توجیه و گفتار غلط است دانشجو هم باید برای خودش فیلتر داشته باشد.

- به هر حال به نظر می­رسد تفکر این افراد از تفکرات شما جذاب­تر باشد؟

بله تفکر شیطان هم نسبت به مسیر خدا راحت­تر است مسیر خداوند سختی­های خودش را دارد.

- سعی نکردید تفکراتتان را لطیف­تر و جذاب­تر کنید؟

چرا فکر می­کنید ما افرادی صفر و یکی هستیم. ما هم به خدا می­فهمیم. نگاه کنید استاد حمید شریفی در دانشگاه­های ما تدریس می­کند اما بار روانی فضاهای دانشگاهی و نوع دانشجویان و این درهم ریختگی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی چقدر می­تواند برای اثرگذاری اعتقادات استادی چون شریفی بر ذهن و فکر هنرجویان ایجاد انگیزه و فضا کند. در فضائی که میان هنرمندان فرق گذاشته می­شود و اگر کسی از اسم فرد خاصی خوشش نیاید دایره هنرمندی وی منقطع خواهد شد. چه توقعی هست؟

- پس معتقدید که هنر مجسمه سازی بعد از انقلاب رشد چشم گیری داشته است؟

بله این نکته را می­توان به وضوح در میادین، پارک­­ها و سراسر شهرستان­های کشورمان مشاهده کرد. ما قبل از انقلاب شاهد این فراگیری نبودیم.

- البته به نظر می­رسد این تفکر خاص مقولات مذهبی به بحث مجسمه در اسلام به نوعی باعث یک سری موانعی بر سر راه رشد این رشته گذاشته باشد؟

اگر این مسیر به نوعی جهت دار و دارای موانع بسیار است برگرفته از این تفکرات نیست چرا که باید به دنبال چیز دیگری بود که یکی از این موارد مدیریت غلط هنری و اجرائی است که هرکس براساس دستورالعمل خودش مسیری را می­پیماید.

- شما چگونه می­بینید؟

من به این عرصه آرمانی نگاه می­کنم. یعنی این جنبه از نگاه هنری­مان را از امام خمینی (ره) وام گرفته­ایم. ایشان در مانیفست هنری­شان اشاره­ای به کاربردهای هنر دارند که اصلاً هنر برای چیست و کارآئی آن چگونه است. اینکه هنر صرف برای هنر باشد یک نگاه غلط است چرا که هرکسی می­بایست حرفش را برای خودش بزند.

- ما طی شش ماهه دوم سال 1390 شاهد برگزاری جشنواره­های زیادی در عرصه هنری و تجسمی بوده­ایم که به نوعی به گفته مسئولین گل سر سبد آنها جشنواره هنری ایران 1404 بود. می­خواستم بدانم که . . .

کدام گل سر سبد. این گل پرپر هم نبود. این افراد با برگزاری این جشنواره به چه موفقیتی دست پیدا کردند. اصلاً این جشنواره بیانگر چه هدفی بود؟ این جشنواره هیچ ربطی به سند چشم انداز نداشت.

- به هر حال یک جشنواره جهت دار بود؟

جهت جشنواره به کدام سمت بود. به سمت هزینه کردن بیت المال برای رسیدن به هیچ؟ به نظرم اصلاً هنرمندان خودشان هم نمی­دانستند که در این جشنواره باید چه نوع کاری ارائه کنند. مثلاً اگر گفته شد که برای بیداری اسلامی اثر خلق کنید آیا کشیدن یک درخت شامل این خلق اثر هنری در رابطه با بیداری اسلامی می­شود؟ کار باید به گونه­ای باشد که مطلب را برساند. در کدامیک از مجسمه­های خلق شده این چشم انداز دیده شده بود.

- اکثر آثار هنری به خصوص در عرصه هنر مجسمه سازی کاملاً سفارشی بوده است.

خوب این موضوع که بدتر شد. نگاه کنید در بحث جشنواره­ها تا به حال که اینگونه بوده است که سفره­ای پهن می­شود و هزینه­ای باید صرف شود بدون اینکه هدف کاملاً شناسائی و اجرا شود. به یاد دارم در زمان جناب آقای زم گروهی قصد داشتند جشنواره­ای با موضوعیت جوان برگزار کنند. استادی در این میان معتقد بود باید کاری کرد که پول بیشتر به این سمت حرکت کند!! این نشان می­دهد که اثر ماندگار و مؤثر بر ذهن جوانان که جشنواره هم برای این افراد در نظر گرفته شده است معنی خاصی ندارد اصل مطلب بازگشت سرمایه به صورت چند برابر آن است. خوب این جشنواره برگزار می­شود چه چیزی عاید مخاطب و جوانان خواهد شد. دانشجوی سردرگم امروزی چه چیزی از آن متوجه خواهد شد. باز هم به یاد دارم در بحث سفارشی کار کردن در یک جشنواره­ای دوستان قصد سفارش دادن آثار را داشتند وقتی ما متوجه شدیم که اسامی برخی از هنرمندان در این سفارشات وجود ندارد از قبول سفارش باز زدیم. چرا که معتقدیم چرا باید در مقولات هنری تا این اندازه تبعیض قائل شوند. چرا باید اگر مدیری از شخصی خوشش نمی­آید هنرمند نزد مدیر هنرش را از دست بدهد آیا برقراری عدالت به این معنی است؟ ده­ها جشنواره می­توان برای این نوع برخوردها به عنوان سند نام برد که همین جشنواره 1404 یا جشنواره عاشورائی از نمونه­های بارز آن هستند.

- بحث سفارش اثر به هنرمندان چینی هم که بازار گرمی دارد؟  

در آن بخش هم بحث پول و دلالی غوغا می­کند سفری به استان همدان داشتیم که متوجه شدیم رئیس مرکز موزه شهدای استان همدان افتخار می­کند که نقاشی شهدای ما توسط گروهی از بهترین هنرمندان کره­ای در حال انجام است. آثاری که قرار است جاودانه شوند در موزه نگهداری و نسل­های بعدی از این آثار شناخت و بینش بگیرند. از طرفی آیا این هنرمندان در سنگرهای ما بوده­اند؟ آیا صدای خمپاره را از نزدیک گوش دادند؟ چه نوع تجربه­ای در این زمینه دارند؟

- برخی از مدیران دلیل این حرکت را خلأ هنرمندان توانمند و بالا بودن هزینه و دستمزد هنرمندان عنوان می­کنند؟

اصلاً اینگونه نیست بهترین هنرمندان با سطح پایین­ترین دستمزدها در انتظار سفارش کار بسیاری از مدیران هستند همکاران بنده هنوز از غم معیشت در سطح اجتماع دچار سرخوردگی شده­اند آنوقت این هنرمندان چینی و کره­ای هستند که در این میان جیب­هایشان را پر می­کنند که البته اگر در این میان بحث دلالی را فاکتور بگیریم.

- مهمترین راه کار از نظر شما چیست؟

به گفته امام بزرگترین راهکار برخورد با نفس است. اگر صادقانه از یکدیگر انتقاد کنیم و این انتقاد را بپذیریم و برای رفع آن تلاش کنیم به نظرم مشکل بسیاری از ما در این عرصه حل خواهد شد اما هنوز بعد از گذشت چند سال از مدیریت جناب مومنی هنوز نتوانستیم یک دقیقه با ایشان صحبت کنیم چرا که احساس می­کنیم ایشان بسیاری از انتقادات را برنمی­تابند. چرا که ایشان قبل از سمت مدیریت حوزه هنری فردی با روحیات خاص­تر و روشن­تری بودند.     

منبع:http://old.ido.ir/ سایت رسمی سازمان تبلیغات اسلامی

هوالجمیل


عنوان اثر:یادمان شهید

ابعاد:3 متر بدون پایه

متریال:فلز و فایبرگلاس

محل نصب:گلزار شهدای اصفهان/آرامستان تخت فولاد

سال نصب و اجرا:1386



هوالجمیل


عنوان اثر:پرتره شهید دستغیب

ابعاد:110 سانتی متر بدون پایه

متریال:فایبر گلاس

محل نصب:ابتدای خیابان شهید دستغیب

سال اجرا و نصب:1390



هوالجمیل


عنوان اثر:پرتره شهید موسی کلانتری

متریال:مدل سازی اولیه گچی/قالب فایبر گلاس/اجرای نهایی جهت نصب:برنز

اجرا در دومین سمپوزیوم مجسمه سازی شهدای دفاع مقدس/بوستان ولایت/1390


هوالجمیل

عنوان اثر:مسکین*
ابعاد:30 در 50 سانتی متر
متریال:گچی با پتینه برنز

*این اثر برای اولین بار پس از دوران سقوط صدام،در نمایشگاهی فرهنگی هنری که به همت سپاه پاسداران
در شهر نجف اشرف برگزار شده بود،به نمایش در آمد و پس از اتمام نمایشگاه،به درخواست میزبان در نجف
باقی ماند.