روایت عشق و پایداری
هوالجمیل
نگاهی به آثار علی اصغر یوزباشی، مجسمه ساز روایتگر عشق و پایداری*/نویسنده: بنفشه برادران
مشاهده نگینی در میان بوستانی از درختان تنومند، آنهم در
کنار ساختمان ها و بناهای امروزی، می تواند پای هر رهگذری را سست کند.
گویی از تاریخ گذشته طرحی در پیش چشم داریم.
وقتی
به این عمارت قدم بگذاری، خود را در احاطه مجسمه ها و تندیسهای ساخته شده
به دست هنرمندان می بینی. دنیایی را می بینی که در آن آرامش حاکم است و
مامن هنرمندانی است که با هنر خود، عشق به خالق هستی را به تصویر کشیده
اند.کمی خود را در میان درختان و مجسمه ها رها
کنید. پس از یافتن آرامش، به یکی از کارگاه ها در گوشه ای از این باغ کوچک
سری بزنید. سالهاست در آنجا هنرمندی بی ادعا در سکوت به پشتوانه عشق اش
آثار ارزشمندی را خلق می کند. او متواضعانه خود را هنرمند نمی داند، ولی
مشاهده کارهایش همگان را بر آن می دارد که او را یک هنرمند قلمداد کنند.
علی
اصغر یوزباشی با دستان هنرمندش روایتگر عشق به خدا، اهل بیت و شهدا برای
آیندگان است. به گفته خودش تحصیلات آکادمیک در رشته هنرهای تجسمی ندارد و
آثارش را به صورت تجربی خلق کرده است. او در سال55 از رشته فنی ماشین ابزار در هنرستان فارغ التحصیل شد. در سال 60 (و پس از مجروحیت در عملیات طریق الفدس که در آن علاوه بر جراحات متعدد،بینایی یک چشم خود را تقدیم و به فیض جانبازی نائل آمد)در راستای اهداف انقلاب وارد حوزه هنری شد و
تا سال 72 مسئول کتابخانه حوزه بود. در سال 72 به دلیل تغییر سیستم
کتابخانه، به بخش تجسمی منتقل و مسئول اجرایی کارگاه مجسمه سازی شد. چند
سالی به عنوان مسئول در آنجا مشغول بود اما چون درونمایه و ذوق هنری داشت
طی مرور زمان به مجسمه سازی علاقه مند شد.
استاد
از سالهای 75، 76 در زمینه مجسمه سازی شروع به فعالیت کرد که کارهایش
بیشتر تجربی بود. او اگرچه در این زمینه آموزشی ندیده بود اما با کار در
کنار دوستانش و به طور تجربی این فن را آموخت. از جمله کارهای یوزباشی که
با همکاری عده ای دیگر از هنرمندان و اساتید این حرفه به بهره برداری رسیده
اند می توان به مجسمه خوارزمی در دانشگاه امیرکبیر و مجسمه سعدی در جزیره کیش اشاره کرد.استاد مجسمه ابن سینا را به تنهایی طراحی و اجرا نموده است.
¤ مجسمه انتظار و تندیس سربند و پلاک
یکی
دیگر از کارهای استاد مجسمه ای است که در حیاط حوزه هنری نصب شده است و
موضوع آن «انتظار» است، مجسمه ای از انسانی که از شمع و چراغ درون خود نور
می گیرد. می توان چنین گفت که این مجسمه نمادی است از وجود هنرمند که همچون
شمع می سوزد تا آنچه در دل دارد با هنرش برای دیگران بیان کند و این قلب
همچون شمع در شعله عشق به «الله» می سوزد.
از دیگر آثار وی «تندیس سربند و پلاک» است که در ورودی مقبره شهدای اصفهان نصب شده است.
¤ هدف علی اصغر یوزباشی از خلق آثار هنری
علی
اصغر یوزباشی معتقد است اگر هدف نباشد نمی توان حرکت کرد و هدف او همان
باوری است که در زندگی دنبال کرده است. همچنین معتقد است این باور پس از
انقلاب شکل گرفته است، چون پیش از انقلاب آن فضای دینی وجود نداشت و خود را
تابع و مرید امام می داند. سعی و تلاشش نیز بر این است که بتواند منشوری
که «امام خمینی» در رابطه با هنر ترسیم کردند را دنبال کنند و پیرو راه
ایشان باشند.
استاد یوزباشی تلاش می کند حتی
برای یک لحظه حس تفکر را در بیننده ایجاد کند. او به دنبال یک شکل صرفاً
انتزاعی و صوری نیست و معتقد است اگرچه در یک کار هنری جنبه زیبایی شناسی
هم دخیل است، و لیکن هدف از خلق یک اثر نیز به همان اندازه مهم است و آن
اثر باید پیامی را دربر داشته باشد. هدف او نیز دستیابی و اجرای آنچه امام
فرموده اند، می باشد.
¤ چند کار نیمه تمام
از
کارهای استاد می توان به تندیسی اشاره کرد که از دو هنرمند فقید «قیصر
امین پور» و«سیدحسن حسینی» ساخته شد؛ اما در مراحل ابتدای کار متوقف شد (در
مرحله مومی) و به اجرا درنیامد که می توان علت آن را عدم توجه و حمایت
حوزه برشمرد. اگرچه این دو تن از بنیانگذاران حوزه هنری بودند، اما در این
باب حوزه حمایتش را از هنرمندانش دریغ کرد.
از
دیگر آثار وی که در حوزه قابل رویت است می توان به آثاری همچون «سمبلی از
اسراء جنگ تحمیلی»، «تندیسی از مادر»، «سمبلی از عزاداری برای امام
حسین(ع)»، «مجسمه ای برنزی به مناسبت مقام امیرالمومنین علی(ع)» است که به
شعر «استاد شهریار» اشاره دارد که می فرماید: «برو ای گدای مسکین در خانه
علی زن».
¤ نیم تنه امام و محراب
از
دیگر آثار استاد که در حوزه قابل رویت است می توان به «نیم تنه ساخته شده
از امام» اشاره کرد. همچنین اثری که سال گذشته به اجرا درآمد و محراب(حریم) نام
دارد. یوزباشی می گوید: در ساخت حریم از ورقه هایی که در اطراف پیدا کرده
بهره برده است و مثل بیشتر آثارش با هزینه خود وی تکمیل شده است. این اثر
به مناسبت سی امین سالگرد انقلاب ساخته شد. یک اثر سمبولیک که در آن سی
کبوتر در قاب های ضریحی که در دل محراب قرار دارد، پناه گرفته اند و هر یک
از آنها یکی از سالهای پس از انقلاب است. او معتقد است هرکس در انقلاب با
تمسک جستن و چنگ زدن به اسلام و اتصال به خدا می تواند به آرامش برسد.
کبوترها نیز نمادی از پاکی، صلح و آرامش هستند. خود محراب و چارچوبش هم
نمادی از ضریح امامان است که در جوارشان، انسان به آرامش می رسد و با توسل
به آنها می تواند مشکلاتش را حل کند.
آخرین اثر
استاد «تندیسی از سنایی» به سفارش شهرداری است و قرار است از جنس برنز
باشد و در پارک لاله به بهره برداری برسد. همچنین به زودی، طی یک الی دو
ماه آینده، نمایشگاهی از آثار یوزباشی برپا می گردد.در
یک جمله کارهای علی اصغر یوزباشی را می توان راهی برای رسیدن به ارزشهای
پایداری قلمداد کرد که هنر بهترین زبان برای بیان این ارزشهاست.
* روزنامه کیهان، شماره 19660 به تاریخ 12/3/89، صفحه 10 (ادب و هنر)
- ۹۳/۱۱/۱۱